این نامه الهام چرخنده رو بخونید...نامه ای ک پر از اشکو پر از حسرته....اشک برای فرزندان ایران زمین...حسرت برای کسانی ک چ ساده چ بی بها دینو کشورشون رو فروختند...اینان ک وطنفروشی میکنن یک چیز رو فراموز نکنن...ای ک وطنت رو ب کمتر از آدامسی میفروشی...بدون برای دوستان ظاهریت هم کمترین ارزشی ندار...تو فقط یک مهره ای...مهره ای ک روزی خاهد سوخت...دوستانت برای تو ارزشو احتمرامی قائل نیستن چون میدونن کسی ک یکبار ب وطنش ب خاکش خیانت میکنه برای دومین بار ب اونا راحتتر خیانت میکنه....فک نکن میری عزت میگیری...عزت رو چمرانها دارند ک با علم سرشارشون ک تو همون سرزمین دوستان تو تحصیل کردندو برگشتن ب کشورشون خدمت کردند....عزت رو احمی روشن ها دارند ک دشمن مد مقابل بزرگی اونا عاجز شده بود نمیدونست چ کنه همینهایی ک سلمانوار زیستندو الحق ک از تبار سلمان بودند....
سخن کوتاه کنم. نامه الهام چرخنده ب مسیح علینژاد رو بخونید...بخدا حیف این فامیلی نیست؟؟!؟!؟علی نژاد؟؟او حتا معاوه و یزید نژاد هم نیست....
الهام چرخنده در نامه ای خطاب به مسیح علینژاد درباره راهاندازی صفحه آزادیهای یواشکی نوشت:
زن... تو نامت مسیح نیست. نامت معصومه است و فامیل تو بیان گر تمام نوشته من. تو معصومه علینژاد هستی... چه زیباست که بی اجازه از سوی بانوان عفیف ایرانی ملعبه ای نباشی جغجغه گونه بر دست تریبون های مخفی و زیر زمینیِ بی دین و ریشه دور از وطن و آیینمان.
معصومه: تو فرزند ایران زمین در تیررس سخره نامردانی هستی که تو را تا دیروز زن مسلمان می دانستند... خودت را شاید قلمت را و ای کاش باورت را... هنوز هم دیر نیست که بدانی زنان ایرانی ما چه مسلمان و چه غیرمسلمان همیشه تمام زیبایی شان به نجابت و غیر دسترس بودن قامت و دل و باورشان بوده است.
زن عفیف ایرانی همانانی هستند که مادران قانع و فداکار و مهربان و نجیب و فعال و با ایمان فرزندانشان می باشند. می شناسم همسر شهیدی از هموطنان آشوری را که با داشتن مدرک تحصیل فوق لیسانس پرستاری، سال 57 از ایران نرفته چرا که خود را یک ایرانی با غیرت میداند و بر این مهم پابرجاست که هر اتفاقی در ایران بیافتد همه ایرانی هستیم و باید از ناموس وطن، ناموس خاک و ناموس مرز دفاع کنیم.
آزادی یواشکی تو؛ اشک های یواشکی مادری را که می ترسد فرزند خردسالش بفهمد پدرش شهید شده را نادیده می گیرد. آزادی یواشکی تو؛ خون های یواشکی ای که از شهیدی آرام آرام پشت خاک ریز و در حسرت دیدن فرزند دو ساله اش می ریخت را نادیده می گیرد.
آزادی یواشکی تو دردهای جانبازی که سی سال است با دستگاه نفس می کشد را نادیده می گیرد. آزادی یواشکی تو؛ غمهای مادری را که هنوز در روستا مجنون وار عکس فرزند شهیدش را در دست دارد و چشمان یعقوب وارش به جاده، تا اینکه شاید فرزندش از راه بیاید را نادیده می گیرد.
آزادی یواشکی تو؛ استخوان هایی شهیدی که برای مادری بعد از گذشت چندین سال می آورند را نادیده می گیرد. به کجا می روی؟ بی هویتی، بی ایمانی و بی عفتی تمام آرزویی است که برای خاتون ایران زمین نذر کردی!؟ معصومه کجا و چگونه در این مرز و بوم نفس کشیده ای و قد کشیده ای، چگونه این ارزشهای بزرگ انسانی برای تو ضد ارزش شد.
تأسفم برای توست، چرا که نمی دانی برای زنان و مردم و همکارانت موجودی غیرقابل اعتماد و احترامی! چرا که ابتدا خیانت کردی بر دین خود بر کشور و خواهران خودت، تصویری از زنان و ناموس شیعه را تو به دیده نامحرمان دادی، کاش می شد خواهرانه سیلی به صورتت میزدم تا از خوابی که به ناچار در آن رفته ای بیرون آیی.
زمانیکه در کشور مالزی بودم عکس نیمه عریان بازیگر زن خود فروخته (گلشیفته فراهانی) منتشر شد، زنان چینی و مالایی و هندی باننگ و خجالت و سوال این فیلم را دست به دست می کردند. این نامش شیر زنی نیست، این نامش مبارزه نیست، این نامش جهاد نیست. فقط یک دسیسه و فریاد است که مطمئنم از سینه تو نیست. از دهان بد بو، بد طینت و بد دل دشمنان دین و اخلاق و خانواده و مذهب است.
خواهرانم، دختران ایران زمین. آبجی های گلم... حجاب همچون صندوقچه قیمتی است که وجود گرانقدر و در نایاب وجودتان را در خود نگه می دارد. نجابت تمام عنصر زیبایی زن ایرانی است که همیشه برای تمام مردان دنیا دست نیافتنی بوده. در گرانبهای قامت سروگونه تان را حراج نکنید به مفت. بگذارید بچه های شما، همسران شما به پاکدامنی و عفت شما ببالند و تکیه کنند.
به نوشته ام که در تنهایی و پر از بغض نوشته شده فکر کنید. منم یه جایی ام تو همین کشور و یک روسری رنگی آراسته به خطوط فارسی به سرم. من یک زن مسلمان ایرانیام.
:: موضوعات مرتبط:
مطالب نویسنده ,
,
:: برچسبها:
نامه،الهام چرخنده،مسیح علی نژاد،اشک برای فرزندان ایران زمین،ساده دین و کشورشان را میفروشند ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0